آوای رهایی
پراکنده های سینا مالکی
برای جلوگیری از طرح جنگ طلبانه آمریکا چه میتوان کرد؟


من هنوز غمگین آن چه در روز زن اتفاق افتاد هستم. ولی این را می نویسم تا بعدها پشیمان نباشم که چرا ننوشتم. کاری هم ندارم که کسی کاری به حرف من ندارد

اغلب آن ها که مویی به صداقت در سیاست و جامعه ایران سپید کرده اند رفتن پرونده ایران به شورای امنیت را آغاز مرحله ای می داند که می تواند در بهترین حالت به گسترش فقر، عقب ماندگی و تکرار دور تاریخ برای ایران منجر شود. ایرانی که شاید در این ابعاد نماند و تکه تکه شود. تجزیه ایران به هفت منطقه و حکومت های موزاییکی طرحی است که از آغاز جنگ بالکان در 1993 روی میزهای کاخ سپید است، مطابق این طرح کشور ایران به هفت کشور با حکومت های به ظاهر دموکراتیک تجزیه می شود و امنیت آن تا سال ها زیر چتر نظامیان آمریکایی خواهد بود

باید توجه داشت که این طرح هیچ ربطی به حاکمیت دموکرات ها یا جمهوریخواهان ندارد و از آن روزگاران مطرح بوده و مساله هسته ای تنها به صورت کاتالیزوری عمل کرده است. اگرچه برخی سیاست ها در افزایش غلظت این کاتالیزور بسیار تاثیرگزار بوده است

در همان سال نشریه ایران فردا به قلم مهندس سحابی هشدار را داد و تنها چاره آن را برقراری آشتی ملی و گسترش دموکراسی دانست. پس از ماجرای دادگاه می کونوس در سال 1995 اتحادیه اروپا در بیانیه ای پایان گفتگوهای انتقادی با ایران را اعلام کرد و سفرای اروپایی به کشورهای خود فراخوانده شدند. ادبیات سیاسی اروپا در آن روزها هم چون امروز بسیار به آمریکا نزدیک شده بود، آمریکا پیروزمندانه شکست اروپاییان را جشن گرفته بود و مغرورانه سرخوش از اثبات این مطلب بود که تنها راه مقابله با ایران تحریم است. واردات کالاها به ایران بسیار کاهش یافت و همین طور صادرات غیر نفتی کشور دچار مشکل جدی شد، که بهترین نمونه آن تحریم واردات پسته ایران توسط اتحادیه اروپا بود. نیروهای نظامی آمریکا در منطقه در حال افزایش بودند، موشک های آمریکا در خلیج فارس، اقیانوس هند و دریای سرخ ایران و مخصوصا تاسیسات حیاتی آن را نشانه گرفته بودند. در آن روزها دولتی بر سر کار بود که اگرچه کارنامه ای منفی در حقوق بشر داشت و خود مسوول این بحران اما با درایتی به کمک آمد. انتخابات ریاست جمهوری ایران در 1997 پیش آمد و محمد خاتمی کسی که از آزادی بیان و تنش زدایی در سیاست خارجی می گفت در انتخاباتی شگرف با آرایی سنگین پیروز شد. این پیروزی آمریکا را به تعویق طرح خود برای مدت نا معلومی واداشت، حتی در واپسین روزهای دولت کاینتون رسما موجودیت خود را از میزهای سیاست آمریکا از دست داد

خاتمی اگرچه نتوانست در درون ایران به آن چه وعده داده بود موفقیتی قابل توجه حاصل کند، اما 8 سال با کجدار و مریز اروپا را در کنار خود قرار داد. آمریکا از سال 2002 و به دنبال روشن شدن نشانه هایی بر شکست موج اول اصلاحات طرح گذشته را از بایگانی در آورد و این بار بهانه هسته ای روشد. در دنیای تکنولوژیک امروز که ماهواره ها تا چندین کیلومتر زیر پوسته زمین را اسکن می کنند و در روز روشن روزنامه ای بر دست عابری در خیابان را می خوانند، نمی شد چیزی را پنهان کرد. بازی شروع شد و آرام آرام اروپا به سمت امریکا رفت، اما در طول دوران خاتمی او توانست هدایت موثری را اعمال کند تا آن جا که بازگشایی کارخانه اصفهان را به دوش او گذاشتند و حتی در آن اخرین روزها هم مخالفت قابل توجهی را برنینگیخت

امروز 9 ماه از آن پایان می گذرد و طرح آمریکا مراحل تکمیل برای فاز اجرا را طی می کند. در خارج جای آشتی نمانده است. تنها راه پیش رو همان است که 13 سال پیش سحابی گفته بود یعنی آشتی ملی و دموکراسی. با وقایع اخیر امیدی به این آشتی نیز نیست

اما به نظر من ما وظیفه داریم که نفر به نفر با تحریم و جنگ مخالفت کنیم و تاریخ به قضاوت عملکرد همان پیران رنجور سیاست خواهد نشست. سازمان نهضت آزادی ایران به علت روابط دیرینه ای که با گروه های حقوق بشر در امریکا و اروپا دارد یکی از گروه هایی است که نقش موثری می تواند داشته باشد. نقش درخشان مهندس بازرگان در بازپس گیری بخش عمده ای از ثروتهای ایران از امریکا در دیدار با برژینسکی و... جلوه این کار است. اگر چه بعد ها با خامی جوانانی چون بهزاد نبوی و شادروان رجایی در مذاکرات الجزیره تا حد بسیاری به ضرر ایران شد و در آن دوران اصلاح طلبان امروز پیر ایران دوست و آزاده را خاین نامیدند اما دیری نپایید که پرده ها فروافتاد و بنیان گذار اولین سازمان فعال حقوق بشر در ایران (اولین کانون مدافعان حقوق بشر در ایران توسط مهندس بازرگان، حسن نزیه، عبدالکریم لاهیجی، کریم سنجابی و داریوش فروهر بنیان گذاشته شد) سربلند از دادگاه تاریخ بیرون آمد. امروز گروه هایی مانند نهضت آزادی، آقای هوشنگ امیراحمدی و سایر دگراندیشان که حتی حکومتی هم نیستند ودر عین حال می توانند رابطه هایی با ایالات متحده ایجاد کنند به نظر من وظیفه دارند مستقیما با دولت آمریکا وارد مذاکره شوند و پیام مخالفت جدی غاطبه ایرانیان با هرگونه تحریم و جنگ علیه ایران، که عواقب معلوم آن نیازی به بیان ندارد را به آن ها برسانند و آنان را وادار کنند که طرح مذکور را به کناری گذارند. مهم نیست الان حتی عده ای بخواهند شما را خاین، غرب گرا و... بنامند، اما تاریخ قضاوت کننده آنانی است که می توانستند و نشستند

از این طرف هم حداقل آقای رفسنجانی که مصرانه حفظ نظام به هر شکلی هدف اصلیشان است می توانند از این ظرفیت برای کاهش فشارها و باز کردن فضا استفاده کنند. تشکیل دولت آشتی ملی در انگلستان و فرانسه توسط ژنرال دوگل و سر وینستون چرچیل به همراه تجربه موفق آن ها نشانی دیگر از اهمیت تشکیل چنین دولتی در شرایط کنونی است. به نظر نگارنده در شرایط کنونی باید حداقل نیروهای آزادی خواه و دموکرات اختلافات گذشته را تا مدت نامعلومی به کناری بگذارند و در فکر تعمیق اندیشه آزاد از طرق مختلف که هزینه پایینی هم دارد، باشند. امروز وظیفه داریم تا هرچه می توانیم بیشتر مخالفت خود را با جنگ و تحریم نشان دهیم
پ.ن. یک مطلب جامع از فرناز در ارتباط با آن چه در سال 84 در جنبش زنان اتفاق افتاد. همین طور می تونین فیلم های مراسم رو از این جا دان لود کنین. اصطلاح کجدار و مریض غلط بود که به لطف نسرین به کجدار و مریز اصلاح شد
3 Comments:
Anonymous Anonymous said...
Sina jan

AFAIK, there is no military plans with respect to Iran. The US won't attack unless the Mullahs do some thing wrong themselves.

Remember that the US doesn't have enough troops and money to perform another war.

Moreover, I agree with you over the unity among those who want to replace this regime with a democraticly elected one.

Winston

Anonymous Anonymous said...
زیبانـوشـتـی سـینای گـرامی

Anonymous Anonymous said...
برای جلوگیری از طرح جنگ طلبانه آمریکا چه میتوان کرد؟ فقط در انتظار ظهور آقا امام زمان باید بود. راه دیگری نیست