آوای رهایی
پراکنده های سینا مالکی
سفر کارتر به منطقه
سفر اخیر کارتر به منطقه و دیدار او با مشعل رهبر سیاسی حماس، مساله ای هست که نباید از آن سرسری گذشت. جیمی کارتر رئیس جمهور سابق آمریکا، رهبری است که در طول دوران ریاست جمهوری اش ثابت کرد برای آرمان دموکراسی، حقوق بشر و صلح ارزشی بیشتر از آن چه سایر روسای جمهور آمریکا مدعی بودند، قائل است. او بود که تنها معاهده صلح دائمی در خاورمیانه را به سال 1977 میان مصر و اسرائیل موجب شد. معاهده ای که اگر درست و نه از چشمان کوته بین ناظران سیاسی عربی آن زمان دیده می شد، پیروزی بزرگی برای جهان عرب و شکستی برای اسرائیل بود. غیر از این کارتر رژیم شاه را برای آزادی مطبوعات و رعایت بیشتر حقوق بشر تحت فشار گذاشت و همین امر کاتالیزوری در پیروزی انقلاب و سرنگونی شاه شد. اگرچه به واقع نه او و نه هیچ سیاست مداری در آمریکا با سرنگونی شاه موافق نبودند اما به تدریج و از آبان 1358 که سرنگونی شاه قطعی شد، آن ها از ترس کمونیسم به همکاری با نیروهای میانه رو و مذهبی در ایران هم دست زدند. عملکرد کارتر به هر روی نشان داد که می توان در آمریکا هم امیدوار بود، اما متاسفانه دستگاه در حال رشد نئوکان در آمریکا با پشتوانه ریگان به صورتی زیرکانه طرحی را ریخت تا این رئیس جمهور پیروز را از صحنه به در کند. طرحی که به دست دانشجویان پیرو خط امام، مو به مو از 14 آبان 1358 با اعلام ادامه حضور در سفارت آمریکا در 444 روز بعد و در ماجرای اکتبر سورپرایز به پایان رسید. کارتر به سبب شکست در آزادسازی گروگان ها در انتخابات شکست خورد و دانشجویان ضد امپریالیست حامی خط امام!!! درست در فردای پیروزی ریگان گروگان ها را آزاد کردند که به طنزی تلخ شبیه بود. نئوکان ها به صحنه سیاسی وارد شدند و تا به امروز دستگاه سیاست خارجی و جنگی ایالات متحده را در دست گرفتند. اما کارتر از راه باز نایستاد، او به مقاومت معقول و مرحله به مرحله خود ادامه داد، در توده آمریکایی نفوذ کرد به گونه ای که امروز با تمام توانی که صرف می شود، توان نادیده گرفتن او نیست.
سال گذشته کتاب «فلسطین، صلح نه تبعیض» او غوغایی در صحنه سیاسی جهان به پا کرد و نگارنده این سطور خلاصه هایی و مقالاتی درباره کتاب ترجمه کرد و این کتاب را به خواننده فارسی زبان معرفی نمود.
به هر روی «صدای یهودی برای صلح» پتیشنی را برای حمایت از کارتر و اعمال او برپا کرده تا به کاندیداهای ریاست جمهوری آمریکا داده و از آن ها بخواهند سیاستهای کارتر را مبنای سیاست خارجی خود اعلام کنند، من از همه تقاضا می کنم تا این پتیشن را امضا کنیم، تا قدرت توده ای بیشتر این سیاست ها نمایان شود.
خدانگهدار امه سزر
امه سزر روشنفکر فرانسوی آفریقایی تبار درگذشت. خبر راحت است اما رفتنش سنگین. نگاه می کنی همه رفته اند همه آن ها که خوب می دانستند چگونه نه در اردوگاه امپریالیسم قرار گیرند و نه در اردوگاه فاشیسم. فرانتس فانون و ژان پل سارتر زودتر از این ها رفته بودند. چند سال پیش ادوارد سعید روشنفکر محبوب من رفت و این آخرین سوار، امه سزر. آن ها بودند که بنیان های تحلیلی پست کلونیالیسم را بر بنیاد اومانیسم بنا نهادند و اومانیسم استعماری در ردای انسان غربی را در پهنه جهان رسوا کردند و فریاد زدند افسانه شرق و غرب دیواری ساختگی است که بدون از میان برداشته شدنش هر آن چه از حقوق بشر و مدرنیسم و... گفته می شود، دروغی بیش نیست و سرابی در بیابان. این ها اما توگویی آخرین سوارانی هم بودند که به خوبی می دانستند اسیر فریفتگی ضد امپریالیستی اسلام سیاسی افراطی نشوند. چنان که بارها و بارها ادوارد سعید او که پیشروترین در نظریه پست کلونیالیسم بود، حکومت ایران در فردای انقلاب را به نقد کشید و هیچ گاه اسیر فریفتگی ضد امپریالیستی آن نشد. ضد امپریالیسمی که کشتی اش روزی در اکتبر سوپرایز، روزی در ایران گیت، روزی در قرار دادن پایگاه های هوایی ایران در اختیار آمریکا برای حمله به افغانستان و امروز در همراهی و گفتگوی پنهانی با آمریکا به گل نشسته است و تنها نادان هایی چون حسین درخشان هستند که باور می کنند که اگر نادان نیستند باید مطمئن بود خودشان بخشی از این پروسه های پشت سر هم ایران گیتی هستند.
به هر روی امه سزر چون تمام هم اندیشانش وجدان بیداری در جهانی بود که همه چیز را در اسلحه و یا درگیری بر سر نفت می پنداشت و به نام محدودیت منابع خون آفریقایی ها را در شیشه کرده بود. او انسان را نه انسان غربی که همه انسان ها دانست و بر شیشه کثیف شرقی و غربی سنگی بزرگ زد. امروز او نیز می رود، اما بی گمان آن اندیشه ها، به خصوص اندیشه های ادوارد سعید، بار دیگر پرتوان عرصه را خواهد گرفت، چراکه قانون تکامل این است و تکامل را هم سر باز ایستادن نیست. امپریالیسم و فاشیسم این دو بازوی وحشت به همراه همه ایدئولوژی هایی که به نام مذهب تقویت کننده و بر افروزنده ترور شده اند به نام انسان و آزادی او از میان خواهند رفت.
-----------------------------------------------------------------------------------------------
مصاحبه مرجان ساتراپی با گاردین. در این مصاحبه مرجان از لذت می گه و اینکه هرکس لذت را پس بزند آدم بیماری است و چقدر هم صحیح گفته. آدم حق داره و اصلا به نظر من باید همه چیز را امتحان کنه و آن هم نه یک بار و دوبار، بلکه بارها و با رنگ های مختلف. الکل، شهوت، سیگار و... جهان سرمایه داری سبک آمریکایی وسرمایه داری مذهبی در ضدیت با لذت نقطه مشترکی دارند. آن ها روی بسته های سیگار می نویسند که خطر سرطان، آن ها کشیدن سیگار را در مکان های عمومی ممنوع می کنند، اما هیچ گاه نمی گویند، تعداد مرده ها به دلیل سیگار بیشتر است یا کشته شده های به دست بمب های صادراتی آن ها یا بمب گذاران انتحاری دیگری. مرجان دیدگاه های یک چپ پیشرو را نشان داده و اینکه چطور دنیای امروز روز به روز وحشی تر و درنده تر می شود. البته من آن را درد زایمان تاریخی در جهان می دانم.
چگونه ترور به وجود می آید
همواره در ذهن من یکی از مشغولیت ها این بوده که چطور یک انسان به درجه ای می رسد که به روی کسی دیگر آتش گشوده و فردی را از هستی ساقط می کند. سخنرانی دکتر گرگانی را می خواندم در حسینیه ارشاد که واقعا با بیانی بسیط و نه از جنس راست مدرنی قوچانیستی تحلیلی بسیار جامع را ارائه داده اند و با نقدی بی رحمانه از خود نتایجی گرفته اند که واقعا جالب هست. چه می شد ما همه می توانستیم به این برسیم که به جای حمله به دیگران برای شخصیت بخشی به خودمان، به نقد بی رحمانه خود می پرداختیم و خود را محور عالم نمی دانستیم تا مساله ای مثل حذف و ترور هم پیش بیاید.
اسلاموفوبیا 3

این مجموعه که در 11 بخش روی یوتوب قرار گرفته، مستندی هست از تاریخ اسلام در اروپا در پیش از قرن 15. مستند زیبا دلنشین و آموختنی هست. این فیلم دیدگاه اروپایی امروز را درباره روزگاری که اسلام در اروپای جنوبی حکمرانی می کرد نشان می دهد.

HEZBOLLAH JULIA BOUTROS(ahabaii)

این آهنگ من را برد به فضای جنگ 33 روزه و تهاجم اسرائیل به لبنان که با مقاومت حزب الله، حزب کمونیست لبنان، سنی ها و دورزی ها به رهبری میشل عون شکست سختی خورد. جولیا بوترس خواننده مشهور لبنانی بود که در این آهنگ اتحاد لبنانی ها که به دست حزب الله حاصل شد را به نظم درآورده. واقعا انسان ها را گاهی باید با عملشان و نه با ایدئولوژی که شناختی از آن هم نداریم ارزیابی کنیم.

اسلاموفوبیا 2
پرونده اسلاموفوبیا 1 شد بخشی از پست های قبلی. در ارتباط با فتنه، میزگردی از رادیو فرانسه را شنیدم در گفتگو با احمد سلامتیان، عبدالکریم لاهیجی و شهلا شفیق که بسیار پربار هست و هر سه از روشنفکران مطرح ایرانی در سطح بین المللی هستند.
در کامنت های پست مربوط به بررسی فتنه دوستی که سابقه آشنایی عمیقی هم با من دارند من را متهم به اسلام ستیزی کردند، در حالی که مشخص نکردند که کدام بخش آن نوشته اسلام ستیزی بود. به هر حال عادت من هست هیچ وقت در هیچ جزمیتی قرار نگیرم و همه معادلات را هم یک مجهولی نکنم، اگر بررسی صورت می گیرد صرفا برای این است که خواننده بتواند با زوایای مختلف یک موضوع برخورد داشته باشد. اما این دوست عزیز این موضع گیریش بسیار عجیب بود چون می داند که حرف او بار امنیتی هم برای من دارد و شاید در نظر نمی گیرد که می تواند با این حرفش بهانه به کسانی که منتظرند یکی از نزدیکان آدم چیزی بگوید تا پرونده بسازند، بدهد. من این جا رسما می گویم هیچ ضدیتی با هیچ دین و هیچ عقیده ای ندارم چه برسد به اسلام که بسیار هم اتفاقا در جاهای مختلف و در همین وبلاگ از انتقادهای بی پایه از آن پیش از هر مسلمان دیگری دفاع کردم. پس لطفا اگر از نقدی هم ناراحت می شوید، خوب ایمیل هم هست، حتما نباید نظر را داد زد و در این صورت آدم این شبهه برایش ایجاد می شود که شخص مزبور تعمدی دارد در کارش و قرار هم هست که پرونده ای برای آدم تولید شود الکی.
ABJEEZ DemoKracy

سازندگان این آهنگ که دو دختر ایرانی هستند این ویدئو را به عنوان پاسخی در برابر فیلم فتنه انگلیسی مطرح کردند.واقعا این بهترین پاسخی بود که به این فیلم دیدم. ممنونم از سبیل طلا که از طریق وبلاگش با این گروه آشنا شدم.واقعا هم چگونه رسانه می تونه یک خشونت را بزرگ و خشونت دائمی وحشیانه یک دولت را پنهان کنه.

عراق و مقتدی صدر
همه ما این جمله تکراری دولت آمریکا را شنیده ایم که تمام مخالفین خود را در عراق، افغانستان و فلسطین به دولت ایران نسبت می دهد و همه را هم حتی کسانی که فقط علیه اشغال کشورشان می جنگند که طبق عرف و قوانین بین المللی مشروع هم هست تروریست می داند. یکی از این افراد مقتدی صدر جوان شیعه عراقی است که علیه اشغال آمریکا مبارزه می کند و اخیرا ارتش آمریکا و دولت نوری المالکی با چراغ سبز ایران وارد نبرد با او شدند.
حقیقت این هست که خوب مقتدی صدر یک شخصیت ناسیونالیست عراقی است و گروهی هم که تشکیل داده حول مساله ملی عراق هست نه مساله ای شیعی (این را حتی جدیدا کارشناس های آمریکایی صدای آمریکا هم تایید می کنند) در عین حال او مشخصا با ایران مرزبندی داره و هرگز اجازه نداده که ایران در کارهای گروه او دخالت کنند. طوری که اخیرا نشریه اینترنتی بازتاب هم به شدت از او به خشم آمده بود. یکی از مواردی که او به شدت با آن مخالف است قانون نفت عراق است.
جالب هم هست که قانون نفتی عراق هم ظاهرا دو طرفدار دارد اون هم آمریکا و دولت نوری المالکی و متحدین اون. به هر حال نیروی المالکی و انقلاب اسلامی عراق و سپاه بدر نیروهایی هستند که اساسا ایران تربیت کرده و پنجره پشتی ایران در عراق همین ها هستند. غیر از این انتخابات مجلس عراق نزدیک هست و دولت الان عراق می خواد اکثریت رو به دست بیاره تا قوانین دیکته شده آمریکا از جمله قانون نفت عراق را تصویب کنه، به همین دلیل این ها یک نبردی رو شروع کردند با نیروهای مقاومت طرفدار صدر در بصره که مهمترین شهر نفتی عراق هست، به این بهانه که بله این جا گروه هایی هستند که جان و مال مردم را غارت می کنند، تو گویی بقیه جاهای عراق مردم در امنیت کامل هستند. خوب اون ها حمله کردند و بعد از این که آمریکا دید نیروهای عراق نمی تونند پیروز بشند به بمباران هوایی پرداخت که در اون ها اکثرا زن ها و کودکان رو کشت، جالب بود که همزمان جنتی در نماز جمعه تهران رسما علیه صدر موضع گرفت و از مالکی حمایت کرد، که نشون می ده تهران هم به وضوح چراغ سبز به نیروهای خودش داده، بعد از سه روز این ها با این مساله مواجه شدند که به جای اون که نیروهای صدر بیان اسلحه ها رو تحویل بدند، نیروهای امنیتی عراق می رفتند اسلحه هاشون رو به نیروهای مردمی می دادند، ازطرف دیگر مالکی دیکتاتوری خودش را با برقراری حکومت نظامی در بغداد و سایر شهرهای عراق به دنبال تظاهرات های مردمی علیه خودش، تکمیل کرد. حاصل این چند روز نبرد 300 کشته برای مردم و درگیری درون شیعیان بود.صدر که آدم باهوش و ملی مثل نصرالله هست (بر عکس حماس در فلسطین) طرح رو خوند به نظر من، که باز هم فکر می کنم از ایده اولویت وحدت ملی نصرالله این رو یاد گرفته بود (با گروه داخلی وارد فاز نظامی نمی شود اما به طور مدنی در برابر آن مقاومت می کند)، و تقاضا داد که نیروهای طرفدار او از درگیری ها کنار بکشند و این کار رو هم بدون اطلاع دولت عراق کرد، درست هست که الان اون ها دارن اعلام پیروزی می کنند اما دولت عراق چند هدف داشت در این حمله که به نظر من شکست خورد:
1- محبوبیت مالکی، متحدینش، حزب دعوه و نیروهای پشت حکیم کاهش پیدا کرد.2- نیروهای ارتش عراق نشون دادند که زیاد هم خط ار فرماندهان نمی خونند و آمریکا واسه همین وارد شد.3- بصره از کنترل نیروهای صدر خارج نشد.4- تاکنون نیروهای صدری به طرح خلع سلاح تن در ندادند، و اگر هم بدهند بازهم حاصلش اجتماع آن ها در نیروی عراق هست که نشون داد حاضر نیست در برابر مردم وایسته.با توجه به صحبت رسمی هم که صدر بر علیه دخالت های جمهوری اسلامی در عراق کرد، به نظر می رسه یک پیروزی دیگر حاصل شد براش که بتونه بیشتر طرح وحدت ملی ضد اشغال رو پیش ببره و این که شکست طرح امنیتی آمریکا در عراق رو هم که زیاد در بوغ و کرنا کرده بودند رو نشون داد.
در زمینه قانون نفت عراق و طبعات آن به این جا مراجعه کنید.
------------------------------------------------------------------------------------------------
من کم کم به دلیل اهمیت موضوع اسلام در اروپا و مقاومتی که ایجاد شده علیه اسلامیزه کردن اروپا فیلم هایی که به نظرم خوب می آیند را می گذارم این جا تا همه بتوانند از آن استفاده کنند. امیدوارم همه بتونند به یک جمع بندی بی طرفانه، غیرمغرضانه و علمی برسند، به دور از تحلیل های غیر علمی مبتنی بر نیت خوانی یا برچسب زنی های مختلف، که واقعا ما ایرانی ها به شدت به آن دچاریم و من در تحلیل های افراد درباره فیلم فتنه بسیار دیدم.
نخستین فیلم، گزارش شبکه سی بی ان هست به نام مساله اسلام در اروپا، یکی از فکت های جالب این فیلم این هست که چهل درصد مسلمانان بریتانیایی خواهان حضور شرع در قوانین حقوقی بریتانیا هستند از قبیل سنگسار و...
در همین زمینه متن سخنرانی تقی رحمانی برای انجمن قلم دانمارک و انجمن جهانی قلم را بخوانید، در این مقاله تقی تقریبا تحلیل من را درباره فهم دلیل مقاومت اروپایی ها در برابر اسلامیزاسیون اروپا تایید کرده. خوب تقی خودش مذهبی بسیار مومنی هم هست و شاگرد دکتر شریعتی هم بوده و برای آدم هایی که با نگاه مذهبی نگاه می کنند هم مفید هست. دلم برایش تنگ شده، روزهایی که دفتر چشم انداز می آمد و دریایی دانش و فکت می ریخت و ما جمع می کردیم. یاد باد آن روزگاران یاد باد.
همین طور حمایت حزب چپ اروپا از جنبش های اجتماعی ایران و فشار بر حکومت ایران بر خلاف استراتژی جنگی آمریکا هم به نظرم جالب بود.