آوای رهایی
پراکنده های سینا مالکی
خدانگهدار امه سزر
امه سزر روشنفکر فرانسوی آفریقایی تبار درگذشت. خبر راحت است اما رفتنش سنگین. نگاه می کنی همه رفته اند همه آن ها که خوب می دانستند چگونه نه در اردوگاه امپریالیسم قرار گیرند و نه در اردوگاه فاشیسم. فرانتس فانون و ژان پل سارتر زودتر از این ها رفته بودند. چند سال پیش ادوارد سعید روشنفکر محبوب من رفت و این آخرین سوار، امه سزر. آن ها بودند که بنیان های تحلیلی پست کلونیالیسم را بر بنیاد اومانیسم بنا نهادند و اومانیسم استعماری در ردای انسان غربی را در پهنه جهان رسوا کردند و فریاد زدند افسانه شرق و غرب دیواری ساختگی است که بدون از میان برداشته شدنش هر آن چه از حقوق بشر و مدرنیسم و... گفته می شود، دروغی بیش نیست و سرابی در بیابان. این ها اما توگویی آخرین سوارانی هم بودند که به خوبی می دانستند اسیر فریفتگی ضد امپریالیستی اسلام سیاسی افراطی نشوند. چنان که بارها و بارها ادوارد سعید او که پیشروترین در نظریه پست کلونیالیسم بود، حکومت ایران در فردای انقلاب را به نقد کشید و هیچ گاه اسیر فریفتگی ضد امپریالیستی آن نشد. ضد امپریالیسمی که کشتی اش روزی در اکتبر سوپرایز، روزی در ایران گیت، روزی در قرار دادن پایگاه های هوایی ایران در اختیار آمریکا برای حمله به افغانستان و امروز در همراهی و گفتگوی پنهانی با آمریکا به گل نشسته است و تنها نادان هایی چون حسین درخشان هستند که باور می کنند که اگر نادان نیستند باید مطمئن بود خودشان بخشی از این پروسه های پشت سر هم ایران گیتی هستند.
به هر روی امه سزر چون تمام هم اندیشانش وجدان بیداری در جهانی بود که همه چیز را در اسلحه و یا درگیری بر سر نفت می پنداشت و به نام محدودیت منابع خون آفریقایی ها را در شیشه کرده بود. او انسان را نه انسان غربی که همه انسان ها دانست و بر شیشه کثیف شرقی و غربی سنگی بزرگ زد. امروز او نیز می رود، اما بی گمان آن اندیشه ها، به خصوص اندیشه های ادوارد سعید، بار دیگر پرتوان عرصه را خواهد گرفت، چراکه قانون تکامل این است و تکامل را هم سر باز ایستادن نیست. امپریالیسم و فاشیسم این دو بازوی وحشت به همراه همه ایدئولوژی هایی که به نام مذهب تقویت کننده و بر افروزنده ترور شده اند به نام انسان و آزادی او از میان خواهند رفت.
-----------------------------------------------------------------------------------------------
مصاحبه مرجان ساتراپی با گاردین. در این مصاحبه مرجان از لذت می گه و اینکه هرکس لذت را پس بزند آدم بیماری است و چقدر هم صحیح گفته. آدم حق داره و اصلا به نظر من باید همه چیز را امتحان کنه و آن هم نه یک بار و دوبار، بلکه بارها و با رنگ های مختلف. الکل، شهوت، سیگار و... جهان سرمایه داری سبک آمریکایی وسرمایه داری مذهبی در ضدیت با لذت نقطه مشترکی دارند. آن ها روی بسته های سیگار می نویسند که خطر سرطان، آن ها کشیدن سیگار را در مکان های عمومی ممنوع می کنند، اما هیچ گاه نمی گویند، تعداد مرده ها به دلیل سیگار بیشتر است یا کشته شده های به دست بمب های صادراتی آن ها یا بمب گذاران انتحاری دیگری. مرجان دیدگاه های یک چپ پیشرو را نشان داده و اینکه چطور دنیای امروز روز به روز وحشی تر و درنده تر می شود. البته من آن را درد زایمان تاریخی در جهان می دانم.