آوای رهایی
پراکنده های سینا مالکی
اقتدارگرایان در وادار کردن جامعه به خشونت موفق شدند
چند استاد دانشگاه به بهانه بازنشستگی پیش از موعد، اخراج می شوند، تعدادی از فعالان دانشجویی که عمدتا وابسته به طیف های لیبرال و ملی مذهبی هستند، از دانشگاه ها اخراج می شوند، انتخابات انجمن اسلامی امیرکبیر با فرمان رییس دانشگاه لغو می شود، روزنامه ایران در اقدامی نابخردانه کاریکاتوری چاپ می کند که بوی اهانت به قومیتی خاص از آن می آید. اعتراض ها شروع می شود، دانشکده فنی در اعتراض به اخراج اساتید، دانشگاه امیرکبیر در اعتراض به محدودیت های سنگین مدیران جدید دانشگاه برای فعالان دانشجویی به تحصن می نشینند، و دانشگاه های زنجان، تبریز و ارومیه اعتراض به کاریکاتور چاپ شده را آغاز می کنند.

به احتمال زیاد همگان از آن چه در کوی اتفاق افتاد آگاهند. در کوی دو حادثه متفاوت اتفاق می افتد. دانشجویان به طور مسالمت آمیزانه به اخراج اساتید ودانشجویان اعتراض می کنند. عده ای آشوب طلب که عمدتا وابسته به جریان مارکسیست-لنینیست دانشگاه تهران هستند، با سوار شدن بر موج اعتراضی دانشجویان شعارهایی را مطرح می کنند که حساسیت ویژه ای دارد، در حالی که از پیش گالون های بنزین و تعدادی کوکتل مولوتوف آماده شده است، به درب کوی حمله می برند و با از جای کندن آن به خیابان می ریزند، در این حال تعداد معترضین که در آغاز بالغ بر 500 نفر بود از جریان جدا می شوند و حیران به صحنه های تلخی می نگرند که حاصل درگیری دو جریان خشونت طلب داخل و خارج کوی است. نیروهای نظامی و دانشجویان مربوطه به رد و بدل فحش های رکیک ناموسی می پردازند و همین امر سبب جدایی بیش تر دانشجویانی می شود که با اعمال خشونت لفظی و فیزیکی از هر سوی مخالفند. حاصل حماسه دون کیشوتی معترضین زخمی و مجروح شدن بیش از 40 دانشجو و بازداشت نزدیک به 10 تن از دانشجویانی می شود که بعضا حتی در جریان اعتراضات خشونت آمیز نقشی ندارند. سرانجام حادثه بسته شدن کوی و پلیسی شدن فضای خیابان امیر آباد می شود و جریان در آغازین لحظات بامداد به پایان می رسد.

اعتراضات ترک زبانان نیز در حد مقابله با یک کاریکاتور نیست، پرچم آذربایجان واحد در تظاهرات ها دیده می شود، دفتر روزنامه ایران و صدا و سیما در ارومیه در شعله های آتش می سوزد. در تبریز شعارهای جدایی طلبانه شنیده می شود و خبرهایی تایید نشده از جان باختن 7 تن در جریان تظاهرات ها دارد که بخشی از آن ها از نیروهای انتظامی بوده اند.

آن چه در جریان اعتراضات اخیر دیده می شود، خشونت های غیر مدنی از هر دو سوی جریان و اعتراض هایی است که متناسب با اقدام های صورت گرفته نیست. از دوستان دانشجو سوالی دارم، گالن بنزین و کوکتل مولوتوف آن وسط چه کاره هستند؟ سنگ پرانی دانشجویان؟ فحش های رکیک از سوی فرهیختگان؟ از هم میهنان ترک زبان که حق آن را داشته و دارند تا به گونه ای مسالمت آمیز، قانونی و متناسب با ابعاد به اعتراض برخیزند نیز می پرسم، پرچم آذربایجان واحد آن وسط چه می کرد؟ آن همه خشونت و شعله های آتش پاسخ یک کاریکاتور در روزنامه ای با تیراژ محدود است؟

چندی پیش از جریانی گفتم که می خواهد جامعه را به اعمال خشونت وادار کند و بهانه لازم برای سرکوبی هرگونه اعتراضی را به دست آورد. این جریان کار خود را با ضرب و شتم وحشیانه زنان در 8 مارس آغاز کرد و با حمله به دانشجویان دانشگاه شریف ادامه داد. در همان زمان هشدار دادم که گول نخورید و اسیر این دام خشونت نشوید.

در سال های کمی که از عمرم می گذرد بارها رنج هایی مشابه کشیده ام، اما هیچ گاه طریق برخورد مشابه خشونت بار و هوچی گری برنگزیده ام، که باورم بوده است، آرمان هایم با خشونت نسبتی ندارد و با خشونت هم ایجاد نمی شود. دوستان دانشجوی عزیزم، مگر آرمان مان دموکراسی و حقوق بشر نیست؟ مگر هدفمان نیست جامعه ای به دور از خشونت و صلح آمیز داشته باشیم؟ سال هاست درد و رنج حماسه سرایی برای کلاش و کوکتل مولوتوف را در عمق جانمان احساس می کنیم، چه سود اگر ما بار دیگر ترانه سرای خشونت شویم؟ در این بین اعتراضمان به اخراج اساتید و دانشجویان و محدودیت ها گم نشد؟

سخن آخر این که اقتدارگرایان موفق شده اند تا جامعه را وادار به خشونت متقابل کنند و به این بهانه فعالان دانشجویی و... را محدود کنند. اما بدانند که این سرکوب ها اثری جز شعله ورتر کردن پاسخ های خشونت بار ندارد. دانشجویان باید آزاد شوند، اقلیت های قومی باید محترم داشته شوند، با آن ها گفتگو شود، و صدایشان شنیده شود. این دور خشونت را باید جایی پایان داد.
------------------------------------------------------------------------------------------------
زنستان نظرسنجی جالبی کرده از اولویت های نابرابری زنان که خوب است در آن شرکت کنید. لینک را هم از فرناز عزیز کش رفتم. شنیدم دوست و هم دانشگاهی سابق عزیزمان فرید مدرسی حکم زندانش تایید شده، واقعا شرم آور است. فرید از بهترین و پاک ترین فعالان دانشجویی است، که علی رغم اختلاف نظر همگی دوستش داریم. چه می کنه ای صفحه زنان سرمایه، البته از زمانی که فرناز رفته توش. این مطلب را توصیه می کنم حتما بخوانید. علمی و دقیق است.