آوای رهایی
پراکنده های سینا مالکی
آن که با اسب سفید می آید
مانده ام میان رفتن و ماندن، نه قرار ماندن است نه توان رفتن.... این راه به کجاست؟ شعله های جنگی که هر روز نزدیک تر می شود... انگار درست بغل خانه ماست... آن ها که تربیت می شوند تا قلع و قمع کنند و بعد آن شوالیه با اسب سفید بیاید و صلح را به ارمغان بیاورد و در این میان انسان کجا قرار می گیرد؟؟؟؟؟
------------------------------------------------------------------------------------------------