آوای رهایی
پراکنده های سینا مالکی
ما جنگ نمی خواهیم
لاریجانی مذاکره کننده ارشد هسته ای از سمت خود استعفا داد. خبر به همین سادگی بود اما آن چه در فردای آن خواهد آمد به قدری پیچیده است که هیچ کس نمی تواند پیش بینی کند. هم اکنون احمدی نژاد یک تنه در برابر تمام جهان قرار گرفته است. همان طور که بر خلاف منافع ملی ایران رفت و در دام دانشگاه کلمبیا گرفتار آمد. همان طور که علی رغم توصیه تمامی افراد رفت و نه خود که ملتی را هدف توهین و تحقیر رییس یک دانشگاه معتبر جهان قرار داد. امروز هم احمدی نژاد با تمام بی تجربگی و خامی سیاسی در برابر جهان قرار گرفته است. آن هم در خطیرترین شرایط تاریخ ایران. رهبر آن قطب علم و تکنولوژی جهان به صراحت می گوید که جنگ جهانی سوم را به راه خواهد انداخت و چه غریب است که آن چه جهانیان فکرش را هم نمی کردند می رود که به وقوع بپیوندد.
تردیدی نیست که پوتین پیامی برای ایران آورده بود. پوتین با مسئولین فرانسوی آلمانی و رایس دیدار کرده و سپس رهسپار ایران شد. روز پس از بازگشت هم نخست وزیر اسراییل به دیدارش شتافت. حهان به نقطه صفر نزدیک می شود. بر خلاف افرادی که می گویند لاریجانی کنار گذاشته شد من فکر می کنم که لاریجانی دقیقا با پای خود بیرون رفت. شاید او هم حاضر نبود یا قدرت آن را نداشت تا پاسخ گوی مسولیت تاریخی خود باشد.
یه هر روی امروز افرادی به طور کامل بر مساله هسته ای ایران سوار می شوند که روز و شبشان را با این رویا به سر می برند که امروز بهترین زمان برای رویارویی نظامی با آمریکاست. ایالات متحده بیش از پیش تضعیف شده است رویای برتری آمریکایی در بیابان های بغداد و مزارع خشخاش افغانستان تبدیل به شام تار شده است. ایران توانایی آن را دارد که در دقیقه 11000 موشک به مواضع دشمن ارسال کند. ایران از عمق استراتژیک در خاورمیانه برخوردار است و چه بسا آمریکای لاتین. خلاصه آن که زمان اوج گیری امپراطوری اسلامی ایران فرا رسیده است.
با کناره گیری لاریجانی ایران پیام روشنی برای غرب ارسال کرد که اگر جنگ می خواهید ایرادی ندارد ما مرد جنگیم!!!!
دیگر روزنامه های جهان هم نای مقابله با تبل جنگ را ندارند. همه به انتظار نشسته اند تا ببینند کدام طرف نخستین شعله این جنگی را که می تواند جهان را به کام مرگ و تباهی بکشاند روشن خواهد کرد. نودیوانگان بار دیگر نقشه خاورمیانه بزرگ را به روی میز پهن کرده اند. از یک طرف بار دیگر نمایش صلح می خواهند به پا کنند آن هم در شرایطی که به گمانشان گروه های فلسطینی در ضعیف ترین موقعیت قرار دارند. از طرف دیگر هم زمان ایران را به عنوان مسول شکست این نمایش صلح از پیش معرفی کنند. شکستی که مانند همیشه از قبل برنامه ریزی شده است.
کناره گیری لاریجانی این پیام را برای جهانیان داشت که باید ایران هسته ای را بپذیرند و حال این جهان است که باید تصمیم بگیرد. هم زمان نیروهای مخالف در ایران هم بازداشت می شوند و فشار بیش از پیش می شود. جهان اگر ایران هسته ای را بپذیرد این یعنی شکست آمریکا و پایان پروژه آمریکای قرن جدید پروژه ای که ابرقدرتی ایالات متحده را در فاز نظامی تعریف کرده بود و مشخص است که آمریکا نیز شکست را نمی پذیرد. شاید راه اصلی دارد روشن تر می شود. راهی که به دویل ایران و آمریکا ختم می شود.
آیا فرقی می کند که برنده این نبرد کدام یک از این دو حکومت هستند. عزیزانی که جنگ را می خواهند بالفرض در کتاب های تاریخ شما برنده باشید. اما پاسخ خون های ریخته شده مردمی که در تصمیم گیری های شما نقشی نداشته اند چه می شود؟!!!!
صبح که به دانشگاه می آمدم کودکانی را دیدم که به دنبال پدر خود شاد و خرامان دوچرخه سواری می کردند. آن هفته در رتردام بودم بندری که در جنگ حهانی دوم کاملا نابود شد. صدای زندگی می داد. جهان تاوان جنگی دیگر را ندارد. جهان دوست دارد صدای آندرا بوچلی و هلی وسترنا را بشنود نه صدای گلوله جنگ طلبان را. می دانم صدایمان به گوشی نمی رسد. اما می توانیم در برابر این ماشین جنگی که روز به روز به ما نزدیک تر می شود فریاد بکشیم.