آوای رهایی
پراکنده های سینا مالکی
ارتش سری و جنبش ملی مقاومت دانشجویی
این روزها سرزمین من، دانشجویان عزیز باهوش و توانای آن دیار پیر جنب و خروشی دوباره آغاز کرده اند. بگذار قوچانی ها، زیدآبادی ها و سایر راست های مدرن عزیز پیر احمدآباد را پوپولیست بخوانند، اما هنوز هم این روح اوست که در رگ های جنبش دانشجویی ایران روان است. بچه ها می گفتند بیش از هر چیز عکس های بازرگان و مصدق در دست ها بوده است. روزگارتان خوش باد نسل نوین سرزمین من. نسل خوش اندیش نه آن نسلی که روزگاری کرباسچی را امیرکبیر ایران خواند و برایش در همین دانشگاه تهران مراسم گرفت و امروز صبح و شبش در صدای آمریکا و در توجیه دخالت نظامی یا غیرنظامی خارجی می گذرد. شما امروز در دانشگاه تهران در علم و صنعت عزیزم نشان از رویش نوین مقاومت و نه اربده سرایی و هوچی گری دادید. آنان که روزگاری سخن می چیدند از دیگران، همان آقای دموکراتی که عشقش شده از این و آن جایزه گرفتن و تو گویی خود خجالت نمی کشد که چه بسیارانی در این سال ها رنج کشیده اند چون عباس امیرانتظام و هیچ گاه برای دریافت این جایزه ها به این جا و آن جا نرفتند. امروز برایم روشن شد که پای محکم اگرچه هویدا نیست اما جای پایی عمیق دارد. امروز در جنبش مقاومت دانشجویی ایران نه کسی یادی از گنجی کرد و نه سایر سخن سرایان عصر اصلاحات. سخن از صف شکنانی بود که تابوی زندان را شکسته اند دلیرانه می ایستند. آری! امروز باردیگر این مبارزه ملی بود که پیروز شد. آقای گنجی که قوره نخورده مویز شده ای، آن روز که قلم برداشتی و برانتقاد آن پیرمرد عزیز سخن سراییدی و نفی استقلال کردی هیچ نگفتم وصبر کردم تا موقعی مناسب. تو عاجزانه پی این و آن باش تا شاید آمریکا یک بیانیه علیه بازداشت های اخیر بدهد که نداد. که با گزارش جدید اطلاعاتی اش دارد راه را هم هرچه بیشتر به نزدیکی به دولت ایران می گشاید. اما جوانان نوین ایران راهی دگر گزیدند. من با بسیارانی از آن ها هم عقیده نیستم اما در یک چیز مشترکیم ما می دانیم که برای آزادی تنها خودمان شرط لازم و کافی هستیم.
از امروز دیدن سریال ارتش سری که نمایان گر مقاومت علیه نازیسم است را شروع کردم، دوباره. باشد که تجریه مقاومت جهانیان در شکوفایی مبارزه ملی ایرانیان استفاده کنیم. همان طور که مصدق و همراهانش از مقاومت فرانسه درس ها گرفته بودند.