آوای رهایی
پراکنده های سینا مالکی
سیزدهم اردیبهشت ماه ۱۳۸۷
دست در دست هم بر ضد اوباما
همه چیز به خوبی داشت پیش می رفت در اردوگاه دموکرات ها برای برگزیدن نامزد ریاست جمهوری و اوباما هم جلو بود با فاصله بسیار خوب. تا این که یک روز جناب استاد فراخان خود را ملزم دانستند که از اوباما حمایت کنند، یک روز دیگر احمدی نژاد صلاح را در این دانست، اما هیچ کدام مانند این پدر کلیسایی که اوباما به آن می رفته، یرمی رایت نبودند، بابا این آدم یا جاهل هست یا مانند اکثر کشیش ها قابل خرید. من کاری ندارم که یک شهروند آزاد هست که نظرش را بگوید یا نه؟! اما مسئولیت بیانش هم به عهده خودش هست، اصلا هم کار ندارم ایشان حرفشان حق هست یا نه، اما هر چه هست دارد به شدت از محبوبیت اوباما کم می کند و ول هم نمی کند، واقعا این ضرب المثل فارسی چه درست گفته که گاهی یک نادان چنان سنگی در چاه می اندازد که هزار عاقل از درآوردن آن ناتوانند. این آقای رایت شده است خوراک مناسبی برای سی ان ان و سایر رسانه های طرفدار کلینتون و از طرفی هم زمینه ساز شروع بحث انتخاب پذیر بودن اوباما برای ریاست جمهوری، آن هم در شرایطی که نگاهی به خود آمار این بحث را منتفی می کند که خوب گیرم اوباما انتخاب پذیرنباشد، کلینتون که آرای کمتری از او دارد، انتخاب پذیر است؟
کاش یک نفر پیدا می شد، این رایت را تا ماه آگوست یک جایی قایمش می کرد، یک چیزی هم گیر می آورد تا این کشیش عزیز تارک دنیا به آن مشغول باشند. جهانی خیالش راحت می شد.